الگوي بهينه كشت برنامه اي است كه با هدف مديريت بهينه تركيب مكاني گياهي تدوين ميشود. اين برنامه با توجه به فرصت ها و تهديدهاي اكوفيزيولوژيكي، عوامل توليد، مسائل اقتصادي، عوامل فرهنگي و اجتماعي، تكنولوژي هاي نوين و ... طراحي مي شود. طراحي و اجراي الگوي بهينه كشت سالهاست كه در بسياري از كشورهاي جهان بهكار گرفته شده و به كمك آن بسياري از مشكلات توليد محصولات زراعي، باغي و مرتعي نيز مرتفع شده است.
با توجه به گستردگي پهنه مرزي كشور و تنوع اقليمي مناطق گوناگون رسيدن به الگوي كشت مناسبي كه از آن بتوان حداكثر بهرهبرداري را از عوامل و نهادهاي توليد به ويژه عامل محدود كننده آب به دست آورد ضرورتي انكار ناپذير است. گفتني است از الگوي كشت تعاريف بسيار موجود است كه به نظر ميرسد جامعترين اين تعاريف به شرح ذيل باشد: «الگوي كشت عبارتست از تعيين يك نظام كشاورزي با مزيت اقتصادي پايدار مبتني بر سياستهاي كلان كشور، دانش بومي كشاورزان و بهرهگيري بهينه از پتانسيلهاي منطقه اي با رعايت اصول اكوفيزيولوژيك توليد محصولات كشاورزي در راستاي حفظ محيط زيست».
تعريف فوق الذکر اين نكته را نمايان ميسازد كه در بسياري از مناطق كشور كشت محصولات زراعي، باغي و يا بهره برداري از مراتع و جنگلها متناسب با پتانسيل هاي منطقه اي و عوامل توليد باشد و با توجه به محدوديتهاي اقليمي موجود، بيلان منفي آب دشتها و نياز به پايداري توليد محصولات، ما را ملزم ميكند كه درجهت روشهاي كمك به بهبود سفرههاي زير زميني آب و افزايش راندمان مصرف آب حركت كنيم. همچنين بايد نسبت تخصيص زمينهاي كشاورزي و برنامهي كشت يك منطقه به انواع گروه محصولات زراعي و باغي همان منطقه از سوي وزارت جهاد كشاورزي تعيين شده و ارائهي تركيب از پيش تعيين شده كشت و آيش براي مجموعهاي از گياهان سازش يافته با محيط در يك منطقه معين ودورهي زماني مشخص الزاميست به نحوي كه با سياستهاي دولت و اقتصادي – اجتماعي همسو باشد. از سوي ديگر ميزان كشت محصولات كشاورزي در يك منطقه بايد با توجه به منابع موجود، قيمت محصولات، هزينههاي توليد، عملكرد محصول، نياز كشور و سياستهاي درست انجام شود و تصميم گيري در انتخاب گياهان زراعي يا باغي مناطق مختلف براساس زير ساختهاي موجود، مسائل اجتماعي – اقتصادي و سطح تكنولوژي با حفظ منابع پايه توليد در جهت تامين نيازهاي اساسي كشور باشد.